بحران اقتصادی حاکم بر ایران از حد و اندازه حتی نامتعارف گذشته است. دیگر کم مانده است مانند آلمان پیش از جنگ دوم جهانی، یک گونی اسکناس بی‌ارزش برای چند قطعه سیب زمینی پرداخت شود. دولت وقت آلمان آن‌قدر پول بی‌پشتوانه چاپ می‌کرد که پول، ارزش نمادین خود را نیز از دست داده بود؛ تا جایی که یک دلار معادل ۴مارک آلمان به یک تریلیون مارک رسیده بود و از اسکناس‌های رایج به‌عنوان دفترچه یادداشت استفاده می‌شد!
 
ابر تورم آلمان؛ از پول کیلویی تا نان هزار میلیاردی!
نتیجه جنگ‌افروزیهای دولت آلمان، فقر و بدبختی ملت و فروپاشی اقتصادی بود. افسارگسیختگی تورم در آن بحران بزرگ اقتصادی که موجب افزایش لحظه به لحظه قیمت‌ها می‌شد، همیشه زبان‌زد اقتصاددانان است. مثلا یک قرص نان ۲۰۰میلیارد مارک قیمت داشت. حقوق بازنشستگی یک هفته حتی کفاف خرید یک فنجان قهوه را نمی‌داد. و نمونه‌های حیرت‌انگیز دیگری که توماس مان در مورد آن بحران نوشته و این‌که مردم طوری زندگی می‌کردند که انگار فردایی وجود ندارد.
اکنون ایران تحت حاکمیت خامنه‌ای، گویی از روی بدترین وضعیت اقتصادی و معیشتی حکومت‌های جنگ‌طلب و متجاوز به سرزمینهای همجوار نسخه برداری می‌کند.
 
هشدار اقتصاددانان به کوته نگران حاکم
در همین ایام سال جدید خامنه‌ای و گماشته‌اش در قوه مجریه، آخوندرئیسی شش کلاسه، پیاپی از وضعیت خوب و شیرین اقتصاد غارت‌شده و ورشکسته به ایراد سخن پرداختند و امیددرمانی را نسخه علاج آن مقدار کاستی‌هایی که برطرف شدنی است! اما اقتصاددانان به این شامورتی بازی‌ها، پاسخی در حد توان به بی‌رحم‌ترین رژیم مستقر در جهان معاصر دادند.
فرشاد مومنی، از اظهارات مثبت‌گرایانه مسئولان اقتصادی دولت انتقاد کرده و آن را به نوعی «رویه‌های کوته‌نگرانه» خوانده است. وی می‌گوید: «با کمال تأسف شاهد هستیم که در سطوح تصمیم‌گیریهای کلیدی و اساسی کشور، رویه‌هایی مشاهده می‌شود که نسبتی با دورنگری، توسعه، علم‌محوری و اخلاق‌محوری ندارد. مشاهده تلاش‌های چند روز اخیر حکومتگران برای ارایه چشم‌انداز امیدوارکننده از اقتصاد ایران در سال جدید، سلطه رویه‌های کوته‌نگرانه را نشان می‌دهد» (اعتماد ۱۹فروردین۱۴۰۳).
او تأکید دارد که مشاوران رئیسی حتی «الفبای علم اقتصاد و توسعه را هم نمی‌دانند. و این‌که سخنگوی دولت عنوان کرده است که ایران در حال ورود به مدار رونق اقتصادی است!» اما این‌که چرا بخش بزرگی از مقدرات اقتصادی ایران در چارچوب منافع مافیاها، از جمله مافیای واردات، رباخوارها، سوداگران و از این قبیل رقم می‌خورد، حرفی نمی‌زند.
 
نقاشی گل و بلبل از بحران اقتصادی کشور
اوضاع معیشتی میلیون‌ها تن از هموطنان چنان در فقر و فاقه غوطه می‌خورد که الکن گویان و زبان در نیام‌کشیدگان نیز عریضه می‌دهند. روزنامه اطلاعات (۱۹فروردین۱۴۰۳) از خودیهای بیت رهبر مافیای حاکم می‌نویسد: «بزرگ‌ترین و مهم‌ترین شاخص به‌هم ریختگی در جامعه، بحران عدم تعادل میان درآمد‌ها و هزینه‌ها برای اغلب خانواده‌ها یا به‌هم ریختگی تعادل نسبی قیمتها و هزینه‌ها است. ترسیم نقاشی گل و بلبل از چرخه اقتصادی و مالی کشور، شاید در فضای رسانه‌یی و تبلیغاتی چندان مشکل نباشد، اما مردم در جامعه با واقعیت‌های زیست فردی و اجتماعی خود را تنظیم می‌کنند. واقعیت غیرقابل انکار در چرخه باور بسیاری از خانواده‌ها با درآمد ثابت و هزینه‌های مدام در نوسان و بالا رونده، این جمله است: بحران در معیشت عمومی مردم است!»
وارونه‌گویی و آمارسازی و سفیدسازی‌های رسوای رژیم آخوندی بسیاری از «روزنه گشایان» و مصلحین عمود شکسته خیمه را هم به اعتراض واداشته است: «آمارهای اقتصادی اعلامی از سوی دولت و حتی مرکز آمار ایران و اظهارات مسئولان کشور مؤید این امر است که اقتصاد ایران در مسیر درست در حرکت بوده اما واقعیت اقتصادی (سفره مردم و بازارهای مالی و سرمایه‌ای) و کاهش ارزش پول ملی فریاد می‌زند که کمیت اقتصاد ایران لنگ مانده است و مسیر پیش روی اقتصادی برای ایران مبهم‌تر از همیشه است» (هم میهن ۱۹فروردین۱۴۰۳).
هم‌اینان زبان به نصیحت گشودند که اعتراف به شکست سیاست‌های جاهلانه، خود نقطه آغازی برای تلاش‌های مدبرانه حل مشکلات اقتصادی و یک گام برای جبران شکست‌هاست. اما کو گوش شنوایی؟!... «با این وجود رئیس دولت سیزدهم بار دیگر بر اظهارات گذشته خود تأکید کرد: «دولت مردمی هیچ‌گاه رشد و پیشرفت کشور را به بهانه تحریم‌ها، تهدیدها و فشارها متوقف نکرده است، و خواهیم توانست بر بسیاری از مشکلات غلبه کنیم» (انتخاب ۱۸فروردین۱۴۰۳).
جالب آن که در برابر خبر استعفای وزیر اقتصاد و تکذیب آن و حواله به دشمنان موهوم، رسانه‌های خودی نیز مدعی شدند: «این واکنش بار دیگر داستان فرار رو به جلوی دولت را در مواجهه با حقایق اقتصادی نشان می‌دهد زیرا مسئولان به جای اظهارات صحیح و اقتصادی نسبت به وضعیت کنونی اقتصادی سعی دارند با استفاده از کلمات غریب، نه افکار عمومی بلکه خود را بفریبند. « (هم میهن ۱۹فروردین۱۴۰۳)
 
خودفریب‌های در کوزه
در کتاب «خودفریبی»، نوشتهٔ مؤسسه آربینجر آمریکا، آمده است: «وقتی دچار خودفریبی می‌شویم، واقعیت در نگاه ما مخدوش می‌شود. خودفریبی در بنیادی‎ترین شکل خود، باعث تضعیف و تخریب روابط صادقانه و اصیل می‎شود. در شرکت «زاگروم» که وقایع این کتاب در آن اتفاق افتاده به جای واژه فلسفی «خودفریبی» یک اصطلاح کمتر فلسفی به نام «درکوزه بودن» انتخاب شده است. اصطلاح «در کوزه قرار گرفتن» یعنی قرار گرفتن در تاریکی مطلق و جدا شدن از دیگران. زمانی که در کوزه هستیم، تصویر ما از واقعیت، تصویری غلط و مخدوش است که نه خودمان و نه دیگران را به‌طور آشکار، روشن و واضح نمی‌بینیم...»
روزگار خامنه‌ای و مافیای غارتگر در کوزه خودفریبی‌ها، به سر آمده است. تاوان این تاریخ مصرف گذشته‌ها را مردم فقیر و دردمند ایران می‌پردازند تا روزی که کوزه بشکند و ضحاک به بند کشیده شود.    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید