به یاد زنده یاد عرفان ساریخانی
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شده به عشق / ثبت است بر جریده عالم دوام ما
حکومت آدمکش آخوندی برخی از جوون‌های قیامی رو دزدید و زیر شکنجه کشت. بعد هم مرگ اونا رو جعل کرد تا شاید نام این دلیر مردان فراموش بشه. اما تاریخ نشون داده که نام هیچ آزادی‌خواهی فراموش نشده و نخواهد شد.
بله!‌ عرفان ساریخانی معروف به عرفان دشتی یکی از همین جوانانی بود که حکومت اون رو زیر شکنجه کشت و پیکر بی‌جانش رو تو بیابون‌های جاجرود رها کرد. وقتی هم پیکر عرفان پیدا شد به دروغ اعلام کرد که اون خودکشی کرده. اما عرفان جزو جوونایی بود که تو محله تهران پارس فعالانه تو قیام شرکت داشت و به همین خاطر شناسایی شد و بشهادت رسید.
با شنیدن زندگی عرفان ساریخانی یاد او را گرامی بداریم
سلام. من عرفان ساریخانی هستم معروف به عرفان دشتی. تو فضای مجازی هم با همین اسم فعالیت می‌کردم. منم جزو کسانی هستم که حکومت ما رو کشت ومرگمون رو هم جعل کرد.
اجازه بدید اول کمی در باره خودم بگم و بعد داستان واقعی مرگم رو براتون تعریف کنم. من دانشجوی حسابداری بودم اما چون علاقه زیادی به عکاسی تو استودیو داشتم به عکاسی رو آوردم و خیلی زود یه عکاس حرفه‌ای شدم.
پسری ۲۲ساله بودم، شوخ و بسیار فعال. خانواده کوچک و شادی هم داشتم که با هم تو محله تهران پارس زندگی می کردیم. من بودم، مادرم و خواهرم.
من از همان شروع قیام سراسری همیشه تو تظاهرات‌ها بودم و کلا جوان فعالی بودم. حتی دو بار هم مزدورای سرکوبگر دستگیرم کردن و می‌خواستن بندازن تو ون و ببرن که با مقاومت خودم و همکاری مردم تونستم از دستشون فرار کنم. اما من بخاطر فعالیت‌هام شناسایی شده بودم.
روز ۲۶مهر که با دوستام قرار شام داشتم از خونه خارج شدم.  هنوز کمی از خونه فاصله نگرفته بودم که مزدورای حکومتی ریختن رو سرم و منو دزدیدن و بردن.
اونا منو وحشیانه شکنجه کردن. دماغم رو شکستن و صورتم رو داغون کردن. بعد هم پیکر بی جان منو بردن تو بیابون‌های جاجرود ول کردن و فرار کردن. گوشی من رو همان لحظه اول گرفتن و از دسترس خارج کردن. بعد سه روز به خانوادم اطلاع دادن که برای شناسایی جسدم برن کلانتری جاجرود. به خانوادم گفتن که من با قرص برنج خودکشی کردم. وقتی هم خانواده علت شکستن دماغ و صورتم رو پرسیدن به دورغ گفتن که قبل از جان داد زمین خوردم!
پزشکی قانونی هم علت مرگ منو اولش نامعلوم نوشت بعد که خانوادم شکایت کردن نوشت خودکشی!
روز اول آبان منو تو در آرامستان بهشت زهرا تهران، قطعه ۳۲۷، ردیف ۸۰، شماره ۸۵ بدون اینکه بذارن خانواده پیکر شکنجه شدم رو ببین و بدون حضور دوستام و تو خلوت خانواده تو خونه ابدیم گذاشتن.   
حکومت مرگ ما رو جعل کرد تا ما فراموش بشیم اما تاریخ نشون داده کسانیکه در راه آزادی و سعادت مردم جون میدن هرگز فراموش نمیشن. بله ما در فریاد‌های شما جوانان برای آزادی زنده‌ایم.    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید