به یاد میلاد سعیدیان جو که برای آزادی دیگران جان داد
شهر ایذه با رشادت مردمش و با شهادت جوانان، نوجوانان و حتی کودکانش به یکی از پایگاههای قیام سراسری و انقلاب دمکراتیک مردم ایران تبدیل شده است. داستان شهادت شهیدان این شهر هر کدام ورقی است از کتاب قطور قهرمانی ها و جانفشانی‌های مردم ایران برای رسیدن به آزادی و آبادی. در این سطور یادی می کنیم از یکی از شهیدان  قیام سراسری در این شهر. شهید قهرمان میلاد سعیدیان جو. میلاد درست در همان شبی که کیان پیرفلک بشهادت رسید در یکی از خیابانهای ایذه با گلوله مزدوران حکومت بخون نشست.
میلاد سعیدیان جو ‍که میلادش ۱۰اسفند ۱۳۷۵بود، ۲۵آبان ۱۴۰۱ در همان شبی که کیان پیرفلک پرپر شد، با تیر شقاوت مزدوران خامنه‌ای بشهادت رسید. او که در یازده سالگی پدرش را از دست داده بود، برای کمک به معیشت خانواده‌اش در دروه دبیرستان مجبور به ترک تحصیل شد تا  سرکار برود و قبل از اینکه با گلوله مزدوران خامنه‌ای بخاک بیافتد، در یک مغازه نان ِفانتزی در اهواز کار می‌کرد.
میلاد سعیدیان جو برای یک هفته به ایذه برگشته بود و قرار بود که روز ۲۶ آبان به اهواز برگردد. حتی چمدانش را هم چیده و آماده برگشت شده بود. اما روز ۲۵ آبان در خیابان حافظ جنوبی ایذه، مقابل مسجد صاحب الزمان، مزدوران حکومتی او را با دو گلوله جنگی که بر سینه ستبرش نشاندند، کشتند.
آنروز میلاد به مادرش قول داده بود که جایی نرود اما در غیاب مادرش، او که دفاع از آزادی و شرف ایران غیرتش بود به میدان شتافت و جان عزیزش را در این راه فدا کرد.
خانواده به دنبال میلاد همه جا رفتند و گشتند اما پیدا نکردند. تا اینکه دیدن تصویر پیکر خونین او که روی تخت بیمارستان بود و در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود، آتش به جانشان افکند.
میلاد روز قبل از پروازش در جواب مادرش که پرسیده بود چرا اینقدر از رفتن حرف می‌زند، به مادرش گفته بود :‌
«در این دنیا جایی برای ماندن نیست، شاید آن دنیا به ما سخت نگذرد.»
و  شب بعد او برای همیشه رفت.
میلاد سعیدیان جو جوانی خوش قلب، غیرتی و همیشه کمک کار دیگران بود. او بارها جانش را در این راه گذاشته بود و اینبار هم برای آزادی، راهش را انتخاب کرد.
روز ۲۷آبان، حکومت از خانواده میلاد خواست که او را در آرامستان «روضه الزهرا)» ایذه بخاک بسپارند اما خانواده با این درخواست حکومت مخالفت کردند و موفق شدند او را در روستای « راسفند» در کنار آرامگاه پدرش به‌ خاک بسپارند. خانواده و مردم شریف ایذه، با شکوه هرچه تمام و با رسم و رسوم ایل بختیاری با میلاد قهرمان وداع کرده و او را به خاک سپردند.
سرکوبگران حتی از جسم بی‌جان میلاد سعیدیان جو هم می‌ترسیدند و از برگزاری هر گونه مراسم بخصوص چهلم او ممانعت کردند. اما روز ۸ دی مردم قهرمان ایذه با جمع شدن در محل آرامگاه شهید و سر دادن شعارهای ضدحکومتی با خون این قهرمان تجدید پیمان کردند.
یاد میلاد سعیدیان جو بی تردید در فردای آزادی ایران در لبخند شادی مردمی که آرزوهایشان نه به قول میلاد،‌تبدیل به خاطره بلکه محقق شده است، زنده خواهد بود.    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید